نمونه پیشینه تحقیق

پیشینه تحقیق, فصل دوم پایان نامه, نمونه پیشینه پژوهش,دانلود پیشینه تحقیق, مبانی نظری و پیشینه تحقیق,

نمونه پیشینه تحقیق

پیشینه تحقیق, فصل دوم پایان نامه, نمونه پیشینه پژوهش,دانلود پیشینه تحقیق, مبانی نظری و پیشینه تحقیق,

مبانی نظری و پیشینه با موضوع سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف(فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری و پیشینه با موضوع سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 97 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
مبانی نظری و پیشینه با موضوع سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف(فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

فصل دوم پژوهش مفهوم سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف

در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پژوهش روانشناسی با موضوع مفهوم سلامت روان از دیدگاه مکتب های مختلف

مکتب روان کاوی:

به عقیده فروید ویژگی خاصی که برای سلامت روانشناختی ضروری است خودآگاهی[1] است.یعنی هر آنچه که ممکن است در نا خودآگاهی موجب مشکل شود بایستی خود آگاه شود به عقیده فروید انسان عادی کسی است که مراحل رشد،روانی جنسی را با موفقیت گذرانده باشد ودر هیچ یک از مراحل،بیش ازحد تثبیت نشده باشدبه نظراوکمترانسانی متعارف به حساب می آیدوهر فردی به شکلی نامتعارف است (خدا رحیمی،1374،هال ولیندزی[2]،1970 ).

آلفرد آدلر[3] : به عقیده آدلر (1926)زندگی بودن نیست بلکه شدن است .آدلر به انتخاب مسئولیت ومعناداری مفاهیم در شیوه زندگی اعتقاد دارد وشیوه زندگی افراد را متفاوت می داند. محرک اصلی رفتار بشر هدفها وانتظار او از آینده است.فرد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خویش آگاهی دارد و عمل کرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست، او جذاب وشاداب است وروابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد.فرد دارای سلامت روان از نظر آدلر، روابط خانوادگی صمیمی ومطلوب دارد وجایگاه خودش را در خانواده وگروه های اجتماعی به درستی می شناسد. همچنین فرد سالم در زدگی هدفمند وغایت مدار است واعمال او مبتنی برتعقیب این اهداف است .غایی ترین هدف شخصیت ،تحقق خویشتن است .از ویژگی های دیگر سلامت روان شناختی این است که فرد سالم مرتباً به بررسی ماهیت اهداف وادراکات خودش می پردازدواشتباه هایش را برطرف می کند .چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آن ها، آفرینش گری وابتکار فیزیکی ،از ویژگیهای دیگر این افراد است. که فرد سالم از اشتبا ههای اساسی پرهیز می کند.

اشتباه های اساسی شامل تعمیم مطلق،اهداف نادرست ومحال درک نادرست وتوقع بی مورد از زندگی تقلیل یاانکار ارزشمندی خود ، وارزش ها و باورهای غلط می‌باشد(ساعتچی،1374 وگنجی ،1376).

اریک فرام[4]:فرام تصویر روشنی از شخصیت سالم به دست می دهد چنین انسانی عمیقاً عشق می ورزد، آفریننده است،قوه تعقلش را کاملاً پرورانده است ، جهان وخود رابه طور عینی ادراک می کند ، حس هویت پایداری دارد، با جهان در پیوند است. ودر آن ریشه دارد، حاکم وعامل خود و سرنوشت خویش است. فرام شخصیت سالم را دارای جهت گیری بارور می داند. فرام با کار برد واژه جهت گیری این نکته را می گوید که جهت گیری گرایش یا نگرش کلی است که همه جنبه های زندگی، یعنی پاسخ های فکری ،عاطفی وحسی به مردم،و موضوع ها ورویداد ها را، خواه در جهان خواه در خود ، در بر می گیرد (فروم،1362،گنجی،1376).

مکتب انسان گرایی:

کارل راجرز[5]:به عقیده راجرز، آفرینندگی مهم ترین میل ذاتی انسان سالم است.همچنین شیوه های خاصی که موجب تکامل وسلامت خود می شوند به میزان محبتی بستگی دارند که کودک در شیر خوارگی دریافت کرده است .«ارضای توجه مثبت غیر مشروط »ودریافت غیر مشروط محبت وتأیید دیگران برای رشد وتکامل سلامت روانی فرد با اهمیت است.این ا فراد فاقد نقاب وماسک هستند وبا خودشان رو راست هستند .چنین افرادی آمادگی تجربه را دارند ولذا بسته نیستند،انعطاف پذیرند وحالت تدافعی ندارند واز بقیه انسان ها عاطفی تر هستند .زیرا عواطف مثبت ومنفی وسیع تر رادر مقایسه با انسان های تدافعی تجربه می کنند.به عقیده راجرز اساسی ترین خصوصیت شخصیت سالم ،زندگی هستی دار است یعنی آماده است ودر هر تجربه،ساختاری را می یابدوبراساس مقتضیات،تجربه لحظه بعدی به سادگی دگرگون می شود.انسان سالم به ارگانیزم خویش اعتماد می کند (خدا رحیمی،1374،راجرز،1369،هال ولیندز،1970).


[1]self-consciousness

[2]HALL&Lindzey

[3] Adler Alfred

[4]Erich fromm

[5] carl Rogers


مبانی نظری و پیشینه با موضوع طرحواره های هیجانی (فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری و پیشینه با موضوع طرحواره های هیجانی(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 51 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
مبانی نظری و پیشینه با موضوع طرحواره های هیجانی (فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه با موضوع طرحواره های هیجانی(فصل دوم تحقیق)

در 24 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : فارسی وانگلیسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

پایان نامه روانشناسی با موضوع طرحواره های هیجانی

طرحواره های هیجانی

2-4-1. مفهوم هیجان

عواطف از بزرگترین نعمت های الهی اند که در انسان به ودیت نهاده شده، زندگی بدون آن ها، بی روح، تیره و ماشینی می نماید. و سلامت روانی و عقلانی انسان ها تا حد زیدی به سلامت عاطفی و هیجانی وابسته است. وضعیت عاطفی می تواند قضاوت های فرد در مورد رفتارهای خود و دیگران و نیز نحوه برخوردهای اجتماعی وی را تحت تاثیر قرار دهد. جلوه های هیجانی نقش های متفاوتی ایفا می کنند؛ از جمله اینکه به عنوان وسیله ای برای برقراری ارتباط با دیگران به کار می روند و فرد می تواند از طریق آن ها اطلاعاتی را در مورد احساسات، نیازها و امیال خود به دیگران منتقل نماید. از سوی دیگر نیز ما یا می گیریم پیام های هیجانی دیگران را بخوانیم، بازشناسی کنیم و طبق آن ها رفتاری مناسب انجام دهیم(قدیری، 1384).

طی سالیان به خاطر پیچیدگی زیاد هیجان، تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. پل کلینجا و آن کلینجا (1981) تعریفی را ارائه کرده اند که عناصر اصلی تعاریف قبلی را شامل می شود. بر طبق این تعریف هیجان حاصل تعامل بین عوامل ذهنی، محیطی و فرایندهای عصبی و هورمونی است. آنها در تایید این تعریف، نکات زیر را مطرح می کنند:

  1. هیجان ناشی از تجاربی عاطفی مثل لذت و ناراحتی است.
  2. هیجان ها باعث می شوند تا فرد تبیین های شناختی خلق کند.
  3. هیجان ها باعث انواع سازگاری های درونی مثل بالارفتن ضربان قلب می شود.
  4. هیجان رفتارهایی را فرا می خواند که اغلب و نه همیشه، بیانی (خندیدن و گریستن)، هدفمند(کمک کردن یا اجتناب کردن) انطباقی ( حذف چیزی که تهدیدی بالقوه برای بقا محسوب می شود ) هستند(فرانکن[1]، 2005؛ ترجمه اسفند آباد، محمودی و امامی پور،1392).


[1] Ferankan, R



مبانی نظری و پیشینه با موضوع صمیمیت زناشویی (فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری و پیشینه با موضوع صمیمیت زناشویی(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 17 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12
مبانی نظری و پیشینه با موضوع صمیمیت زناشویی (فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری و پیشینه با موضوع صمیمیت زناشویی(فصل دوم تحقیق)

در 12 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : فارسی وانگلیسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

2-1. صمیمیت زناشویی

2-2-1. مفهوم صمیمیت

صمیمیت به عنوان توانایی ارتباط با دیگران با حفظ فردیت تعریف می شود. اینگونه تعاریف مبتنی بر خویشتن حاکی از آن است که فرد به درجه ای از رشد فردی دست یابد تا بتواند با دیگران رابطه صمیمانه برقرار کند. صمیمیت را می توان به عنوان توانایی شناخت خود در حضور دیگران دانست که خود آگاهی و رشد هویت، برای طرفیت قابلیت شخص در جهت صمیمیت، بسیار ضروری است. مفهوم پردازی رایج از صمیمیت، سطح نزدیکی همسر، به اشتراک گذاری ارزش ها و ایده ها، فعالیت های مشترک، روابط جنسی، شناخت از یکدیگر و رفتارهای عاطفی نظیر نوازش کردن است. فردی که میزان صمیمیت بالاتری را تجربه می کند قادر است خود را به شیوه مطلوب تری در روابط عرضه کند و نیازهای خود را به شکل موثرتری به شریک و همسر خود ابراز کند. رضایت زناشویی می تواند در زوج هایی که میزان صمیمیت بالاتری دارند، بیشتر باشد یا به عبارتی، زوج هایی که صمیمیت بااتری دارند، بیشتر باشد یا به عبارتی، زوج هایی که صمیمیت بالاتری دارند ممکن است قابلیت بیشتری در مواجهه با مشکلات و تغییرات مربوط به رابطه خود، داشته باشند و در نتیجه رضایت زناشویی بالاتری را تجربه کنند (پاتریک[1]، سلز[2]، گیوردانو[3]، فولراد[4]، 2007).

بنابراین، صمیمیت در ازدواج با ارزش است‌ زیرا‌ تعهد‌ زوجین به اثبات رابطه را محکم می‌کند و به‌ طور مثبتی‌ با سـازگاری رضـایت زناشویی همراه است. صمیمت اغلب بعنوان یک فرآیند پویا توصیف می‌شود. به نظر هات فیلد[5] (1988) صمیمیت شامل فرآیندی است‌ که‌ در‌ آن افراد تلاش می‌کنند به یکدیگر نزدیک شوند و شباهتها و تفاوتهایشان‌ در‌ احساسات، افکار و رفتارها را کشف کنند. به نظر اسـترنبرگ[6]‌ (1987) صمیمیت احـساساتی است که نزدیکی، تعلق‌ و تماس را ایجاد می‌کند. اسکنارچ[7]‌ (1991) صمیمیت را‌ فرآیند‌ در‌ تماس بودن، درک خود و افشای خود در حضور همسر مفهوم‌سازی می‌کند. اسچافر[8] و اولسون[9]‌ (1981) صمیمیت‌ را فرآیند‌ و تجربه‌ای می‌دانند که نتیجه افشای مسائل صمیمانه و در میان گذاشتن تجارب‌ صمیمانه اسـت (به نقل از اعتمادی، 1387).

صمیمیت یک نزدیکی، تشابه و روابط شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است‌ که‌ مستلزم‌ شناخت و درک عمیق از فرد دیگر و همینطور بیان افکار و احساساتی‌ است‌ که‌ نشانه‌ تشابه با یکدیگر است. صمیمیت یک فـرآیند تـعاملی اسـت. محور این فرآیند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احـساسات فـرد‌ دیـگر، قدردانی‌ یا پذیرش دیدگاه منحصر بفرد فرد دیگر از دنیاست. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی‌ انسان‌ است، و‌ تنها یک تمایل یا آرزو نیست (باگاروزی، 2001؛ ترجمه آتش پور و اعتمادی، 1385).

2-2-2. نظریه‌ها و رویـکردهای صمیمیت

2-2-2-1. مدل ترکیبی وارینگ[10]

وارینگ‌ (1980،1983) صمیمیت همسران را بعنوان ترکیبی از هفت عنصر زیر تعریف می‌کند (به نقل از اعتمادی، 1387):

محبت یا هیجان[11]‌: میزانی کـه احـساسات نزدیک هیجانی بوسیله همسر بیان می‌شود. وقتی احساسات نزدیک هیجانی و محبت بین همسران ابراز می‌شود، صمیمیت‌ ایجاد‌ می‌شود.

بیانگر بودن[12]‌و خـودافشایی[13]‌: میزانی کـه افکار، عقاید، گرایشات و احساسات در درون‌ رابطه بیان می‌شود. خودافشایی با صمیمیت ارتباط مثبت دارد وقتی خودافشایی در رابـطه‌ زناشویی تـسهیل می‌شود، صمیمیت افزایش می‌یابد.

تطابق[14]‌: میزانی که همسران می‌توانند با یـکدیگر‌ بـصورت‌ راحـت کار و تفریح داشته‌ باشند. تطابق صمیمیت را بوسیله افزایش زمـان بـا هم بودن در فعالیتهای مشترک ایجاد می‌کند.

همبستگی‌[15] و تعهد[16]: میزانی تعهد همسران نسبت به‌ رابطه‌ است.تعهد شـرط ضـروری‌ برای سایر ابعاد‌ صمیمیت‌ است،زیرا اطـمینان و اعـتماد در رابطه را تـسریع می‌کند.

روابط جـنسی‌[17]: میزانی کـه نیازهای جنسی مبادله و ارضاء می‌شود.ارضاء جـنسی‌ منعکس‌کننده بـیشتر با هم بودنهای شدید است‌ که‌ یک زوج تجربه می‌کنند.

تعارض‌[18]: میزان آسانی‌ حل عقاید مـتفاوت بـین همسران است.مهارتهای حل تعارض‌ بعنوان یک پیـش‌بینی‌کننده سطح نهایی صمیمیت در نـظر گـرفته می‌شود.


[1] Patrick

[2] Sells

[3] Giordano

[4]Tollerud

[5] Hotfild

[6] Strenberg

[7] Schnarch

[8] Schaefer

[9] Ohlson

[10] Waring

[11] Affection

[12] Expressivness

[13] Self-disclusure

[14] Compatibility

[15] Cohesion

[16] commitment

[17] Sexuality

[18] Conflity


مبانی نظری وپیشینه با موضوع شادکامی (فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری وپیشینه با موضوع شادکامی(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 22
مبانی نظری وپیشینه با موضوع شادکامی (فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 4674

مبانی نظری وپیشینه با موضوع شادکامی(فصل دوم تحقیق)

در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : فارسی وانگلیسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

شادکامی

تعاریف شادکامی

نشاط‌ از جـمله پدیـده‌های روان شناختی است که تحقیقات، مطالعات و بررسی‌های مختلفی را معطوف خود ساخته است. روان شناسان نظریه پرداز،‌ نشاط‌ را‌ نوعی «هیجان مثبت» می‌دانند که تأثیر ژرفی برساز‌ و کارهای جسمانی، شناختی و روانی در مکانیزم دارد و عملکرد آدمی را درزمـینه‌های مـختلف بـهبود می‌بخشد (گلدبرگ[1]، 1997؛ آندروز[2]، 1989).

شادمانی، از جمله موضوعاتی‌ است که از دیرباز اندیشمندانی نظیر ارسطو، زنون و اپیکور به آن‌ پرداخته‌اند. ارسطو، دست‌کم به سه نوع شادمانی معتقد است؛ در پایین‌ترین سطح، عقیده‌ی مردم‌ عادی است که شـادمانی را معادل موفقیت و کامیابی می‌دانند و در‌ سطح‌ بالاتر از آن، شادمانی مورد نظر ارسطو یا شادمانی ناشی از معنویت قرار می‌گیرد. روان‌شناسان، در سالهای‌ آخر قرن بیستم توجه به احساسات مثبت را آغاز کرده‌اند و روزبه‌روز به این توجه افزوده‌اند (آرگیل‌، 2001). در این فـرایند، سه‌ جـهت‌گیری‌ قابل تشخیص وجود دارد که به‌ سنجش میزان شادمانی، بررسی عوامل موثر بر شادمانی و شیوه‌های افزایش شادمانی مربوط می‌شود (کشاورزافشار، وخوش کنش، 1387).

از آنجا کـه شـادی‌ یـکی‌ از هیجانات اساسی بشر است، لذا هر کس به فراخور خود آن را تجربه‌ می‌نماید. اما‌ تـعریف‌ شـادی بـه سادگی تجربه آن نیست. افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان‌ اشاره‌ می‌کند که عـبارتند از: قـوه عـقل یا استدلال، احساسات و امیال‌. افلاطون شادی را حالتی از انسان می‌داند که بین این سه عـنصر تـعادل و هماهنگی‌ وجود‌ داشته‌ باشد(دیکی،1999). ارسطو شادی را زندگی معنوی می‌داند. جان لاک و جرمی‌ بنتام مـعتقدند کـه شـادی مبتنی بر تعداد وقایع لذتبخش است. آرگیل و همکاران(1995) شادی‌ را ترکیبی از وجود عاطفه مـثبت، فقدان عـاطفه منفی و رضایت‌ از‌ زندگی می‌دانند (به نقل از شاه جعفری، عابدی، دریکوندی، 1381).

روان‌شناسان و پژوهشگران جدید‌ نیز‌ به اشکال گوناگون، به تعریف مفهوم شادکامی پرداخته‌اند به عنوان مثال، دینر و دیـنر[3] (1995) و آرگـیل(2001) در تعریف شادکامی، به بررسی زمینه‌یابی که‌ بر روی نمونه‌های فراوانی انجام شده، اشاره کرده و معتقدند که شادکامی، شامل حالت خوشحالی‌ یا‌ سرور(هیجانات‌ مثبت)، راضی‌ بودن از زندگی و فقدان‌ افسردگی‌ و اضطراب(عواطف منفی) است. این تعریف، شاید جامع‌تر از سایر تعاریف باشد زیـرا، مجموعه‌ی عـواطف مثبت و منفی که‌ امری درونی هستند را درنظر گرفته و در‌ بعد‌ بیرونی‌ نیز، به رضایت از زندگی اشاره دارد.

آرگیل و هـمکاران(1990) بر این باورند که، هنگامی که،از مردم پرسیده می‌شود منظور از‌ شادکامی‌ چیست؟ آنان‌ دو نوع پاسخ را ارایه می‌دهند:

الف)ممکن است حالت‌های هیجانی مثبتی مانند لذت را مـطرح کنند.


[1] Goldberg, D

[2] Andrews, F.M

[3] Diener, E., Diener, M